
تاثیر رابطه والدین در احساس امنیت و دلبستگی کودکان
براساس نظریات بالبی ، دلبستگی به معنی پیوند عاطفی است که در کودکی، بین کودک و مراقب اصلی وی شکل میگیرد و بر رشد اجتماعی و احساس کودک در کل زندگی موثر است.
بالبی اظهار داشت که پیوند والد-کودک ، بافت غیرقابل جایگزینی را برای رشد هیجانی فراهم می نماید.
به نظر او اکثر مشکلات دوران کودکی و بزرگسالی به دلیل تجربیات واقعی دوران کودکی است.
- تاثیر رابطه والدین در امنیت و دلبستگی
رابطه بین پدر و مادر تأثیر عمیقی بر احساس امنیت و دلبستگی کودک دارد. تحقیقات اخیر نشان میدهد که کیفیت رابطه والدین نه تنها بر نحوه تعامل کودک با والدینش تأثیر میگذارد، بلکه بر سلامت روان، احساس خوشبختی و کیفیت روابط او در بزرگسالی نیز اثرگذار است.
مطالعات نشان دادهاند که کودکان در خانوادههایی که روابط والدین گرم، حمایتی و کمتنش است، بیشتر دلبستگی ایمن دارند. این نوع دلبستگی باعث میشود که کودک در آینده روابط سالمتری با همسالان و بزرگسالان برقرار کند، درک بهتری از احساسات خود داشته باشد و از نظر عاطفی انعطافپذیرتر باشد. در مقابل، درگیریهای مداوم بین والدین یا عدم حضور عاطفی آنها میتواند دلبستگی ناایمن ایجاد کند، که باعث اضطراب، اجتناب از روابط صمیمی و مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران در آینده میشود.
مطالعات گستردهای در ۲۱ کشور نشان دادهاند که کودکان در خانوادههایی که پدر و مادر رابطهای مثبت و حمایتی دارند، در بزرگسالی احساس امنیت بیشتری دارند، سطح استرس پایینتری تجربه میکنند و از نظر روانی سالمتر هستند. این تحقیقات نشان دادهاند که کیفیت رابطه والدین حتی از وضعیت اقتصادی خانواده نیز تأثیر بیشتری بر سلامت روانی و موفقیت فرد در زندگی دارد.
درگیریهای مداوم بین والدین میتواند باعث ایجاد دلبستگی ناایمن در کودک شود. کودکان در چنین محیطهایی ممکن است الگوهای اجتنابی یا دوسوگرا در روابط خود ایجاد کنند، به این معنا که یا از برقراری رابطه عاطفی عمیق اجتناب میکنند، یا در روابطشان اضطراب و وابستگی شدید دارند. همچنین، این کودکان در مدیریت احساسات و مقابله با استرس در آینده دچار مشکل میشوند.
- اهمیت سبک فرزندپروری و ارتباط عاطفی
تحقیقات نشان دادهاند که والدینی که رابطهای سالم، گرم و حمایتی با یکدیگر دارند، معمولاً سبک فرزندپروری پاسخگو و حمایتیتری نیز دارند. این سبک تربیتی باعث میشود که کودکان احساس امنیت بیشتری کنند، اعتمادبهنفس بالاتری داشته باشند و در بزرگسالی روابط اجتماعی بهتری برقرار کنند.
تحقیقات جدید نشان میدهند که کیفیت رابطه بین والدین تأثیر مستقیمی بر احساس امنیت و دلبستگی کودک دارد. مطالعهای که در سال 2024 انجام شده، نشان میدهد که 51.6٪ از کودکان دلبستگی ایمن دارند، درحالیکه 48.4٪ دلبستگی ناایمن را تجربه میکنند. این تفاوت تا حد زیادی به کیفیت تعاملات والدین با یکدیگر و با کودک مرتبط است.
یکی از یافتههای کلیدی این پژوهشها این است که حساسیت و پاسخگویی والدین (یعنی توانایی آنها در درک و واکنش به نیازهای عاطفی کودک) بهشدت با دلبستگی ایمن مرتبط است. والدینی که از نظر عاطفی به هم نزدیکترند و در برابر کودکشان واکنشهای حمایتی نشان میدهند، احتمال بیشتری دارند که فرزندانی با دلبستگی ایمن داشته باشند. این موضوع درباره پدران و مادران هر دو صدق میکند، اما مادران معمولاً سطح حساسیت بیشتری نسبت به نیازهای عاطفی کودک نشان میدهند، اگرچه این تفاوت در حال کاهش است.
همچنین، پژوهشها نشان میدهند که درگیریهای زناشویی و روابط متشنج بین والدین باعث افزایش دلبستگی ناایمن در کودکان میشود. کودکان والدینی که بهطور مداوم درگیر تعارضات حلنشده هستند، اغلب دچار اضطراب و ناامنی در روابط آینده خود میشوند. در مقابل، زوجهایی که توانایی مدیریت اختلافات خود را بهصورت سالم دارند، نهتنها رابطه بهتری با یکدیگر بلکه ارتباط قویتری با فرزندانشان برقرار میکنند.
در نتیجه، ایجاد یک محیط خانوادگی پایدار، ارتباط مؤثر بین والدین و پاسخگویی عاطفی به نیازهای کودک، از مهمترین عوامل در شکلگیری دلبستگی ایمن و احساس امنیت در کودکان محسوب میشوند.





