
رابطه طلاق والدین و دلبستگی کودک
مطالعات نشان میدهند که کودکان ممکن است پس از طلاق والدین احساس ناامنی بیشتری در روابط خود داشته باشند، زیرا ناگهان با این واقعیت مواجه میشوند که روابط همیشه پایدار نیستند. این میتواند باعث شود که در آینده در روابط خود دچار اضطراب شوند یا از ایجاد وابستگیهای عاطفی عمیق پرهیز کنند تا از درد احتمالی جدایی جلوگیری نمایند .
یکی از عواملی که شدت تأثیر طلاق را تعیین میکند، کیفیت رابطه کودک با والدین است. اگر یکی از والدین (یا هر دو) همچنان به کودک احساس امنیت و حمایت بدهند، او راحتتر میتواند با تغییرات کنار بیاید. اما اگر کودک در معرض تعارضات شدید والدین قرار گیرد یا احساس کند که باید بین آنها یکی را انتخاب کند، احتمال بروز مشکلات عاطفی و دلبستگی ناایمن بیشتر میشود .
همچنین، تحقیقات نشان دادهاند که طلاق میتواند بر تولید هورمون اکسیتوسین (که نقش کلیدی در ایجاد پیوندهای عاطفی دارد) تأثیر منفی بگذارد. کودکانی که پس از طلاق توجه و حمایت عاطفی کافی از والدین دریافت نمیکنند، ممکن است در بزرگسالی سطح پایینتری از این هورمون داشته باشند که میتواند بر روابط آینده آنها تأثیر بگذارد .
برای کاهش اثرات منفی طلاق بر احساس امنیت و دلبستگی کودک، والدین میتوانند این موارد را انجام دهند:
- حفظ ارتباط مثبت با کودک: کودک باید احساس کند که هر دو والد همچنان برای او در دسترس هستند و به احساساتش اهمیت میدهند.
- پرهیز از درگیری در حضور کودک: مشاهده دعواهای والدین میتواند احساس ناامنی را در کودک تقویت کند.
- ایجاد یک محیط پایدار: حفظ روتینها، قوانین ثابت و اطمینان از اینکه کودک همیشه نیازهایش را دریافت خواهد کرد، به ایجاد حس امنیت کمک میکند.
- حمایت عاطفی و اجازه دادن به کودک برای بیان احساساتش: کودک باید بداند که احساس ناراحتی، ترس یا خشم او پذیرفته میشود و میتواند آزادانه درباره آن صحبت کند .
بهطور کلی، طلاق همیشه تأثیر منفی ندارد و بسیاری از کودکان با حمایت کافی از سوی والدین، میتوانند این چالش را پشت سر بگذارند و به بزرگسالانی با روابط سالم تبدیل شوند. مهمترین عامل در این مسیر، نحوه مدیریت طلاق و تعامل والدین با کودک است.
یی عاطفی به نیازهای کودک، از مهمترین عوامل در شکلگیری دلبستگی ایمن و احساس امنیت در کودکان محسوب میشوند.





